تموم شد :)
بالاخره حرفهام رو زدم .
از ته دل بود .
حرفهامو شنید .
دردی که داشتم . این همه روز ، هفته ، ماه و سال .
همه رو ریختم بیرون . سبک شدم .
انگار داشتم پرواز میکردم .
از علاقه هام بهش گفتم .
گفت : به همشون میرسی . اما یکی به یکی .
از احساسم گفتم .
احساسی که میگفت نمیتونم .
کابوس هر روزم رو گفتم .
دیگه تموم شد .
یک روز جدید .
زندگی جدید :)
دیگه میتونم خودم باشم .
خودم بمونم .
و با خودم به بقیه کمک کنم .
+ چه قدر هفته ی خوبی بود :))))
از امتحانای خوبی که دادم و دردی که بالاخره تموم شد .
من میتونم :))))))))))
بعد از سالها بالاخره یک برنامه خوب و درست و حسابی برامون چیدن . خیلی برنامه خوبی هست و
اولین خوان هم امروز تموم شد . تاریخ :/// به جرئت میتونم بگم از سخت ترین درسهایی بود که در عمرم خوندم .