خوبم ، همین:)
سلام .
از عنوان مشخصه دیگه، چی بگم ؟؟من عنوان گذار خوبی نبودم و نیستم !!
خب ، میگن چرا حرف نمیزنی ، میگم ، خب من بیام چی بگم ؟
از یک نفری که هر سال میاد خونمون و میپرسه سال چندمی ، چی بگم بهش ، از درسام بگم ؟؟
کلا من هرکسی باهاش صحبت کردم سر درس و مدرسه و بالاخره با درس یک ارتباطی داره . آخه موضوع دیگه ای به ذهنم نمیرسه . خاطره تعریف کن خوبی هم نیستم . حنده دار ترین خاطرات رو به نحوی توضیح میدم و تععریف میکنم که فرد تمام زورشو میزنه یک نیمچه لبخندی بر لبش جاری میشه .
فامیل ما هم همه مهندس هستن ، حداقل دو تا تجربی داشتیم بد نبود ، البته تجربی داریم و همه دخترن:// و قاعدتا نمیتونم و روم هم نمیشه باهاشون صحبت کنم .
مهمون اومده بود خونمون دو بار باهاش روبوسی کردم . اصلن حواسم نبود !!! فکرم کلا درگیر درسه و هر کاری انجام میدم تمرکز ندارم و همه اش در حال برنامه ریزی هستم که چی رو کِی بخونم . و این مبحث کِی تموم میشه .
راهحلی دارین بگین ممنون میشم :)))
هوووووف